ببین خدا چه کرده
-
نام کامل اثر:ببین خدا چه کرده (برگرفته از کتاب شریف توحید مفضل)
-
نویسنده:علی شعیبیتصویرگر:فاطمه زارعیانتشارات:جمالنوبت چاپ:اولسال چاپ:1400تعداد صفحه:108قطع (اندازه):رقعیدسته بندی:داستان کودک و نوجوانگروه سنی:ج... تومانقیمت کل : ... تومان
معرفی کتاب ببین خدا چه کرده
کتاب ببین خدا چه کرده داستان کوتاه برگرفته از کتاب شریف توحید مفضل، حدیث امام صادق علیه السلام، است که با زبانی ساده و از راه تفکر در آفرینش انسانها، حیوانات، گیاهان، آسمان و زمین باخدای قدرتمند و مهربان، آشنا میکند. اگر در جستجوی یک کتاب داستانی زیبا برای آموزش توحید به کودکان و نوجوانان هستید، این کتاب عالی است.
ارتباط با خدا و شناخت او، عقل انسان را رشد داده و او را خوش اخلاق میکند؛ ارتباط با خدا دید انسان را به دنیا زیباتر کرده و او را به آرامش واقعی میرساند. در رسیدن به خوشبختیها نیز به او کمک میکند. کسی که با خدا رابطه ندارد؛ مسیر را اشتباه رفته، همیشه مضطرب و پریشان است!
ما برای ارتباط با خداوند، ابتدا باید او را (از روی آیاتش) بشناسیم و با دانایی و قدرت و مهربانیاش آشنا شویم. اگر بتوانیم خدا را بشناسیم (که البته شدنی نیست)، میتوانیم با او دوست شده و در کارها و زندگی از او یاری بطلبیم.
درباره نویسنده ببین خدا چه کرده
علی شعیبی متولد سال 1368 است و از جمله نویسندگانی است که تلاش کرده داستانهای مذهبی را متناسب با روحیات نوجوانان در قالبی جذاب و ساده به نگارش درآورد. ایشان در مدرسه و دانشگاه، در رشته الکترونیک تحصیل کردهاند و و بامدرک فوق دیپلم در این رشته، راهی حوزه علمیه خاتم الانبیاء اهواز میشوند. اولین کتاب این نویسنده که با استقبال زیادی روبهرو شد، همین کتاب پیش روی شما است. از سایر آثار این نویسنده میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- اسرار و رموز خلقت
- بدان رحمک الله
- اصول دین نوجوان
- بچههای خوب، زندگی خوب
- آبشار اندیشه
- غواص قهرمان
بریدهای از اثر ببین خدا چه کرده
در بخشی از کتاب "ببین خدا چه کرده" اینطور میخوانید:
"...طفلکیها چرا؟ کاش حیوانات هم مثل آدمها عقل داشتند. پدربزرگ گفت: حیوانات، اگر مانند انسانها عاقل و باهوش باشند، دیگر به دستورات ما گوش نمیدادند و از زیر بار سنگین و کارهای سخت فرار میکردند.
مثلا همین الاغ اگر عقل داشت، برای اینکه از جابجایی بار فرار کند خودش را به مریضی میزد و یا با نقشهای حساب شده شما را زمین میزد تا دیگر فکر خرسواری به سرتان نزدند.
گفتم: نه! نه! خدایا اشتباه دعا کردیم، هرگز به این خرد عقل نده خدا... "
[نظرات کاربران]