معجزه‌گر باش

درباره‌ی کتاب 

ناامیدی مهمان ناخوانده‌ای است که گاه گاه به آدم سر می‌زند و جا خوش می‌کند! اما چطور می‌شود از دست این احساس منفی خلاص شد؟ آیا خیال‌پردازی کردن و امیدوار بودن بدون حرکت تاثیری دارد؟ یا اینکه باید دست به کار شد و برای تغییر اقدام کرد. کتاب معجزه‌گر باش، کتابی است که می‌تواند بسیار کمک‌کننده باشد. در مورد این کتاب اینطور نوشته شده است:

در این کتاب با داستان‌هایی الهام‌بخش و تاثیرگذار مواجه می‌شوید؛ داستان‌هایی واقعی و جذاب که در ان مردم معمولی، شگفتی خلق می‌کنند! با خواندن کتاب معجزه‌گر باش می‌توانید به تکامل و پیشرفت در زندگی خود دست یابید. قدر لحظات زندگی‌تان را بیشتر بدانید و چشمانتان را به روی معجزه‌هایی که در اطرافتان رخ می‌دهد، باز کنید.

بریده‌ای از کتاب معجزه‌گر باش

در بخشی از کتاب «معجزه‌گر باش» اینطور می‌خوانید:

همواره در کنار بیمار باشید!

زمانی که با سرطان دست و پنجه نرم می‌کردم، همه تلاشم این بود که زندگی عادی خود را ادامه دهم. بعد از گذراندن آخرین معالجات شیمی درمانی به عنوان مدیر جامعه‌ی ملی مقاله‌نویسان روزنامه، به یک کنفرانس روزنامه‌نگاری دعوت شدم.

در پروازی که به سانتیاگو داشتم، سعی کردم بیماری‌ام را مخفی کنم و به ظاهر سالم به نظر برسم، اما احساس زیاد خوبی نداشتم. یکی از میهمانداران هواپیما که می‌خواست بالشتی به من بدهد، وقتی مرا دید که لاغر، ضعیف و بدون مو روی صندلی نشسته‌ام گفت: «شما بسیار شجاع هستید.» شاید با خودش فکر می‌کرد که این آخرین سفر من است. به خودم گفتم: «خدای من! یعنی تا این اندازه وضع ظاهری‌ام خراب شده است؟!»

به هر حال از روی ظاهرم تشخیص داد که سرطان دارم....