تعلق
-
نام کامل اثر:تعلق (محور تحول در انسان)
-
نویسنده:محمد صادق حائری شیرازیانتشارات:معارفتعداد صفحه:96سال چاپ:1400نوبت چاپ:9قطع (اندازه):رقعیدسته بندی:انسان (اسلام)... تومانقیمت کل : ... تومان
معرفی کتاب تعلق
کتاب تعلق، مجموعه گفتارهای عالم شیعه محمدصادق حائری شیرازی، درباره تحول انسان است. آیت الله حائری شیرازی از نادر متفکرانی است که در این باره کولهباری از تجربیات قبل و بعد از انقلاب و احاطهی کامل به مسائل کشور و شناخت غرب و علوم غربی و داشتن مبناهای فکری متقن که برخاسته از ژرفنگری ایشان در اسلام است.، توانستهاند راهحلهای اساسی مبتنی بر اسلام در عرصههای مختلف اقتصادی و فرهنگی ارائه دهند. این کتاب شامل مباحث زیر است:
- جایگاه اخلاق در اسلام
- محور تحول در وجود انسان
- حبالدنیا رأس کل خطیئه
- موضع انسان در برابر دنیا و حقیقت خویش
- نفسانیت
- آرزو
- ذکر
- انسان بین دو کشش
- سیر و تیه
درباره نویسنده کتاب تعلق
نویسنده محمد صادق حائری شیرازی معروف به محیالدین حائری شیرازی، در سال 1315 در شهر شیراز چشم به جهان گشود. پدر ایشان عبدالحسین زادهی کربلا و مادرش منسوب به صفیالدین اردبیلی است. ایشان تحصیلات خود را در مدرسه منصوریه، محمودیه و مدرسه آقا باباخان شیراز گذراندند. از سال 1335 به تحصیل حوزوی در شیراز مشغول شده و چندی بعد به قم مهاجرت کردند. از سال 1350 در مقام استاد به تدریس دروس اعتقادی و مباحث جامعهشناسی و تربیتی در حوزه علمیه پرداختند.
برخی از آثار مکتوب ایشان شامل:
- انسان الهی
- با علی در صحرا
- نحوه زمینخواری
- راه رشد
- نماز
- سلوک آهنین
بریدهای از کتاب تعلق
در بخشی از کتاب تعلق، اینطور میخوانید:
"...اولیا آنها هستند که هر چیز دنیا را که میترسیدند آنها را بمیراند، میراندند؛ یعنی تعلقاتی که اگر انسان آنها را نبرد، آنها رابطهی او را با خدا میبرند. ما گرفتار آرزوهایی هستیم که اگر آنها را قیچی نکنیم، آنها رابطهی ما را با حقیقت قیچی خواهند کرد. اگر به آنها رحم کنیم، آنها به ما رحم نخواهند کرد. اگر با آنها سیاست صبر و انتظار پیش بگیریم، آنها این سیاست را با ما در پیش نخواهند گرفت.
اگر به آنها مهلت بدهیم، آنها به ما مهلت نخواهند دارد. میگوید اولیا آنها هستند که آنچه موجب میراندن آنها میشد، میراندند قبل از اینکه آنها را بمیراند. یعنی اینها خودشان را شناختند، حیات خود را درک کردند و فهمیدند که اینها دو مردت دارند: یک مردن به معنای جابهجا شدن و منزلبهمنزل و یک مردن به معنی فرصت و مهلت را از دست دادن. مرگ ساده، مرگ عادی و طبیعی، جابهجا شدن است؛ اما مرگ اساسی مرگ خطرناک درواقع از دست دادن فرصتها و خط و راه است. پس اینها از ترس آنکه مبادا اصل را از دست بدهند، فرعهایی را که دامنگیرشان شده بود بریدند و قیچی کردند..."
[نظرات کاربران]